تربیّت
آرزوی دیدن آینده درخشان دانش آموزان
جمعه 24 آذر 1398برچسب:, :: 12:47 قبل از ظهر ::  نويسنده : بهفر

به نام خدایی که به هر که بخواهد عزت می دهد و هرکه را که مستحق ذلت باشد ؛ خوار و ذلیل می کند .

اینجانب کارشناس رشتۀ آموزش و پرورش ابتدایی از تربیت معلم شهید بهشتی تهران می باشم .

اهداف وبلاگ :

این وبلاگ برای دانش آموزان باهوش ساخته شده است . به امید اینکه فراگیران ، تربیت یابند و از مطالب موجود در این وبلاگ در زندگی روزمرۀ خود ،خداپسندانه استفاده کنند .

2-از آنجایی که گروهی از والدین به مشاغل آزاد و دولتی مشغول هستند و نمی توانند از وضعیت درسی دانش آموزان خود با خبر شوند این وبلاگ می تواند 24 ساعته متناسب با اوقات آزاد والدین این امکان را برای آنها فراهم سازد . با این وجود حضور مستقیم والدین در مدرسه - مگر در موارد استثنا که توسط همین وبلاگ به حضورتان ارسال می شود - قطع می گردد.

3- صرفه جویی در وقت و سرعت عمل بالا و مهمتر از همه آموزش آنلاین و غیر حضوری به غیر از اوقاتی که دانش آموز در مدرسه حضور دارد ؛ یکی از فواید وصف ناپذیر این وبلاگ می باشد .

توصیه های مدیر وبلاگ :

جواب پیغام خود  را از ایمیل یا وبلاگ و ... دریافت نمایید . 

بعد از خواندن مطالب عمومی یا تخصصی نظر دهید ؛ چراکه به روزنمایی مطالب وابسته به تعداد بازدید کنندگان است .

 

شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, :: 11:50 قبل از ظهر ::  نويسنده : بهفر

 


بعد اجتماعی

موضوع موعود يا مصلح كل، نظريه و انديشه اي نيست كه در طول زمان در اذهان پديد آمده و براي تسكين دردها و ايده‌اي براي دلداري مظلومان باشد. بلكه هويت شيعه است كه با توجه به آيات و روايات مي‌توان به ضرورت آن پي برد.

«مهدويت»، فكر و انديشه¬اي است كه آثار اجتماعي فراواني دارد، مهمترين آنها، از بين بردن يأس و نااميدي از پيكره اجتماع است. مهدويت؛ يعني، اميدواري به آينده‌اي روشن و‌ پيامي رهايي‌بخش به بشر سرخورده و ستم ديده و اينكه روزي يك مرد الهي خواهد آمد و آنچه مردم بدان اميد دارند، تحقق خواهد بخشيد.

اين انديشه آن قدر روشن است كه حتي برخي از مستشرقان (نظير ماربين فيلسوف آلماني) هم بدان تصريح كرده است: «از جمله مسائل اجتماعي بسيار مهم كه هميشه مي‌تواند موجب اميدواري و رستگاري باشد همانا اعتقاد به وجود حجّت عصر و انتظار ظهور او است.»

بعد سیاسی

تاريخ پيوسته شاهد شكست مكتب‌ها و حكومت‌هاي مختلف در صحنه جهاني بوده است. ساليان دراز دو ايدة غالب ـ كاپيتاليسم نمايندة انديشه ليبرال دموكراسي غرب و كمونيسم نماينده سوسياليسم ـ با سلاح‌هاي اتمي و ...جهان را تهديد كردند و اين آشكارترين دليل بر ناكارآمدي برنامه‌ها و ايده‌هاي آنها است.

از اين رو تنها برنامه‌اي كه مي‌تواند پاسخگوي بشر معاصر باشد، اين انديشه است، مهدويت در عرصة حكومت داراي اهداف بلند و ارزشي است، و حتي مي‌تواند اين فكر براي حكومت ديني، يك طرح راهبردي باشد.

اگر مهدويت به خوبي تبيين شود، حركت‌هاي اصلاحي در سراسر جهان جان مي‌گيرد، چنان كه انقلاب اسلامي ايران به عنوان زمينه و بستري مناسب براي انقلاب بزرگ امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) شكل گرفت.

بعد تاریخی

نابراين چگونگي «امامت» از امام علي(عليه السلام) تا ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و عكس‌العمل مسلمانان دربارة امامت (بطور عام) و مهدويت (بطور خاص) و نيز حوادث تاريخي در اين زمينه مي‌تواند از موضوعات مهم و حساس تاريخ اسلام به شمار آيد.

مسأله مهدويت در طول تاريخ مطرح بوده است،  روايات شيعه و سني مملو از بشارات پيامبر گرامي به آمدن حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) است. موعود باوري در طول حيات تاريخي اسلام منشأ آثار فراوان بوده است.

جالب اينجا كه بسياري از حركت‌هاي اصلاحي در تاريخ و عصر حاضر متأثر از انديشه مهدويت بوده است؛ (مثل فاطميان در مصر، مهدي سوداني در سودان و ...) حركت اصلاحي موعود باوري آن چنان در جامعه اسلامي تأثير شگرف گذاشت كه برخي از دسيسه گران با استفاده ابزاري از واژة مهدي، و ادعاي مهدويت عده‌اي از مردم را در جوامع اسلامي به خود مشغول كردند.

كار در بعد فرهنگي در عرصه مهدويت به چند محور نياز دارد:

1. تبيين استراتژي انتظار

استراتژي انتظار؛ يعني كلان نگري و به كارگيري همه نيروها و توانايي‌ها براي تحقق ظهور حضرت. اين امر تحقق نمي‌يابد مگر اينكه در اين عرصه از هر گونه برنامه منفعلانه دوري كرده و خود را به يك برنامه فعال و پرتحرك واداشته تا با سازمان‌ دهي همه نيروها و توان موجود به اهداف مورد نظر دست يابيم. براي تحرك لازم در اين زمينه بايد آينده‌نگري داشت؛ زيرا  بدون تبيين روشن آينده نمي‌توان برنامه درستي تدوين كرد.

همچنين بايد از تمام ظرفيت‌هاي موجود در جامعه استفاده كرد تا انتظار به معناي واقعي كلمه شكل بگيرد، در نتيجه راه از بيراهه شناخته شود و گرفتار انتظار منفي و  ايستا  نشويم.

2. آسيب شناسي بايد تلاش كرد نقاط آسيب‌پذير را شناخت و سعي در حلّ اين آسيب‌ها داشت: به عنوان نمونه، نبايد با طرح افراطي ملاقات با امام زمان(عليه السلام)، اساس مهدويت را در ملاقات خلاصه كرد، چرا كه با عدم تحقق ملاقات،‌ عده‌اي دچار يأس و نا اميدي مي‌شوند و ... و يا به طرح يك طرفه قهر و غضب امام پرداخت.

همچنين بايستي مراقب باشيم، مفهوم انتظار، تحريف نشود و انديشه‌هاي نادرست (مانند ظلم پذيري و ...) در جامعه حاكم نگردد.

3. دشمن شناسي

دشمن از هر حربه‌اي استفاده مي كند تا جلوي رشد تفكر مهدويت را در جامعه اسلامي بگيرد و يا آن را تحريف كند. با توجه به آنچه گفته شد (ثمرات مهدويت و ...)، اگر دشمن اين كار را نكند بايد تعجب كرد؛ زيرا ماهيت دشمني همين است! بايد كوشيد با شناخت صحيح مباحث مهدويت، جلوي هر گونه تخريب و تحريف در آن را گرفت.

مفهوم و جايگاه امامت

پس از رحلت پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) مهمترين بحثي كه در جامعه نوپاي اسلامي مطرح شد موضوع خلافت و جانشيني رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) بود. گروهي بر اساس آراء بعضي بزرگان صحابه پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)، خلافت ابوبكر را پذيرفتند و گروه ديگر معتقد شدند كه جانشين پيامبر بنابر تعيين آن حضرت، امام علي(عليه السلام) است. در زمان‌هاي بعد دسته اول به عامّه (اهل سنّت و جماعت) و گروه دوم به خاصّه (تشيع) معروف گرديدند.

نكته قابل توجه اينكه اختلاف شيعه و سنّي تنها در شخص جانشين پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) نيست؛ بلكه در ديدگاه هر يك، «امام» معني و مفهوم و جايگاه ويژه‌اي دارد كه اين دو مذهب را از يكديگر متمايز مي‌كند.

«امامت» در لغت به معني پيشوايي و رهبري است و «امام» كسي است كه سرپرستي يك گروه را در مسيري مشخص به عهده مي‌گيرد. و در اصطلاحِ علم دين، امامت به گونه‌هاي مختلف تفسير شده است.

به نظر اهل سنّت، امامت حاكميتي دنيوي (و نه منصبي الهي) است كه از رهگذر آن جامعه مسلمين سرپرستي و اداره مي‌گردد و از آنجا كه هر جمعيتي نياز به پيشوا و بزرگي دارند جامعه مسلمين نيز، پس از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) بايد براي خود رهبري برگزيند و چون براي اين گزينش راه و رسم ويژه‌اي در دين ترسيم نشده است، انتخاب جانشين پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) مي‌تواند از راههاي مختلف همچون رجوع به آراء اكثريت مردم يا بزرگان آنها يا وصيت خليفه پيشين و يا حتي كودتا و غلبه نظامي باشد.

ولي شيعه كه امامت را ادامه نبوّت و امام را حجّت خدا در ميان خلق و واسطه فيض او به مخلوقات مي‌داند معتقد است كه «امام» تنها به تعيين الهي است كه از زبان پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)، پيام آور وحي، معرفي مي‌گردد.

اين ايده به خاطر جايگاه رفيع و بلند امامت در تفكر شيعي است كه امام را نه تنها سرپرست و مدير جامعه مسلمين كه بيان كننده احكام الهي و مفسّر قرآن كريم و راهبر راه سعادت مي‌داند.

 به بيان ديگر در فرهنگ شيعه، امام، مرجع امور مردم در دو بخش دين و دنياست نه آنگونه كه اهل سنّت معتقدند كه تنها وظيفه خليفه، حكومت داري و اداره دنياي مردم باشد.

نياز به امام

براي ضرورت وجود امام، دليل‌هاي فراواني بيان شده است ولي ما تنها به يك بيان ساده، اكتفا مي‌كنيم:

همان دليلي كه نياز به پيامبر را بيان مي‌كند، بيانگر نياز مردم به «امام» نيز است. زيرا از سويي، اسلام آخرين دين و حضرت محمّد(صلي الله عليه و آله وسلم) آخرين پيامبر خداست، بنابراين، اسلام بايد پاسخگوي تمام نيازهاي بشر تا قيامت باشد. از سوي ديگر، قرآن كريم، اصول و كليات احكام و معارف الهي را بيان كرده است و تبيين و توضيح آن به پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) واگذار شده است.4 ولي روشن است كه پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) به عنوان رهبر مسلمين، مطابق نيازها و ظرفيت جامعه اسلامي زمان خود به بيان آيات الهي پرداخته است و لازم است براي او جانشينان لايقي باشد كه همچون او متصل به درياي بيكران علم خدا باشند تا آنچه را پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم)، تبيين نفرموده است، بيان كنند و نيازهاي جامعه مسلمين را در هر زمان، پاسخ گويند.

در روايتي كه شيعه و سنّي از پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) نقل كرده‌اند آمده است:

«اِنّي تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَينِ كِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتي؛ ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلّوُا بَعْدي اَبَداً...5

به راستي كه من دو چيز گرانبها در ميان شما باقي مي‌گذارم: قرآن و اهل‌بيتم، تا وقتي به اين دو چنگ بزنيد هرگز پس از من گمراه نخواهيد شد.»

 

طبق اين حديث، هيچ زماني خالي از حضور عترت پيامبر در كنار قرآن نخواهد بود.

همچنين امامان(عليهم السلام)، نگهبان ميراث به جا مانده از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و نيز مبين و مفسّر حقيقي قرآن كريم هستند تا دين خدا دستخوش تحريفِ غرض ورزان و دشمنان قرار نگيرد و اين سرچشمه زلال تا قيامت، پاك و پاكيزه باقي ماند.

بعلاوه «امام» به عنوان انسان كامل، الگوي جامعي در همه ابعادِ انساني است و بشر نياز جدّي به چنين نمونه‌اي دارد كه با دستگيري و هدايت او، آنگونه كه در خور كمال انساني اوست تربيت گردد و در پرتو راهنمايي‌هاي اين مربي آسماني از انحراف‌ها و دام‌هاي نفس سركش خود و شيطان‌هاي بيروني محفوظ بماند.

از مطالب بالا روشن شد كه نياز مردم به امام يك نياز حياتي است و برخي از وظايف امام به شرح زير است:

ـ رهبري و اداره امور جامعه (تشكيل حكومت)

ـ حفظ دين و آئين پيامبر از تحريف و بيان صحيح قرآن؛

ـ تزكيه نفوس و هدايت معنوي مردم؛6

ویژگی های امام

جانشين پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) كه ضامن تداوم حيات دين و نيز پاسخگوي نيازهاي بشر است شخصيت ممتازي است كه به تناسب جايگاه والاي پيشوايي و رهبري، ويژگيهايي دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:

تقوا و پرهيزگاري و برخورداري از ملكه عصمت به گونه‌اي كه كوچكترين گناهي از او سر نمي‌زند.

علم و دانش كه از علم پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) سرچشمه گرفته است و متصل به علم الهي است. بنابراين پاسخگوي همه در تمام زمينه‌هاي مادي و معنوي، ديني و دنيوي است.

آراستگي به فضائل و سجاياي اخلاقي در بالاترين درجات؛

توان اداره جامعه بشري و مديريت صحيح آن بر اساس آموزه‌هاي ديني؛

با توجه به صفات ياد شده براي امام، بديهي است كه انتخاب چنين فردي از توان و دانش مردم بيرون است و تنها خداوند است كه به سبب علم بي نهايت خود مي‌تواند پيشوايان و جانشينان پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) را برگزيند. بنابراين از مهمترين ويژگي‌هاي امام، منصوب بودن او از سوي خداست.

علم امام

امام كه سمت پيشوايي و رهبري مردم را به عهده دارد؛ لازم است دين را در تمامي زواياي خود بشناسد و به قوانين آن آگاهي كامل داشته باشد و نيز با دانستن تفسير آيات قرآن و احاطه كامل به سنّت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) به تبيين معارف دين پرداخته و به همه سؤالات مردم در موضوعات مختلف پاسخ دهد و آنها را به بهترين شيوه راهنمايي كند. بديهي است كه چنين مرجع علمي مي‌تواند مورد اعتماد و تكيه گاه توده‌ها قرار گيرد و چنين پشتوانه علمي تنها به واسطه اتّصال به علم الهي مي‌تواند وجود داشته باشد به همين دليل است كه شيعه معتقد است علم امامان و جانشينان واقعي پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) برگرفته از علم بيكران خدايي است.

امام علي(عليه السلام) درباره علامت‌هاي امام بر حق مي‌فرمايد:

«امام آگاه ترين فرد است به حلال و حرام خدا و احكام گوناگون و اوامر و نواهي او و هر آنچه مردم نيازمند هستند.»7

عصمت امام

يكي از صفات مهم امام و شرايط اساسي امامت، «عصمت» است و آن ملكه‌اي است كه از علم به حقايق و اراده‌اي قوي به وجود مي‌آيد و امام به سبب برخورداري از اين دو، از ارتكاب هر گناه و خطايي خودداري مي‌كند. امام هم در شناخت و تبيين معارف ديني و هم در عمل به آنها و هم در تشخيص مصالح و مفاسد جامعه اسلامي، معصوم از لغزش مي‌باشد.

راي عصمت امام، دلائل عقلي و نقلي (از قرآن و روايات)، وجود دارد. مهمترين دليل‌هاي عقلي عبارتند از:

الف. حفظ دين و راه و رسم دينداري، در گرو عصمت امام است. چون امام مسئوليت حفظ دين از تحريف و هدايت ديني مردم را به عهده دارد و نه تنها سخن او كه رفتار او و تأييد و عدم تأييدش نسبت به عمل ديگران، در رفتار جامعه تأثير مي‌گذارد. پس بايد در فهم دين و عمل به آن از هر لغزشي محفوظ باشد تا پيروان خود را به گونه صحيح، هدايت كند.

ب. يكي از دلائل نياز جامعه به امام اين است كه مردم در شناخت دين و اجراي آن، مصون از خطا نيستند. حال اگر پيشواي مردم نيز چنين باشد، چگونه مي‌تواند مورد اعتماد كامل آنها قرار گيرد؟! به بيان ديگر اگر امام معصوم نباشد، مردم در پيروي از او و انجام همه دستوراتش، دچار ترديد خواهند شد8.

آياتي از قرآن نيز بر لزوم عصمت امام دلالت دارد كه يكي از آنها آيه 124 سوره بقره است. در اين آيه شريفه آمده است كه پس از مقام نبوت، خداوند مقام والاي امامت را نيز به حضرت ابراهيم(عليه السلام) عطا فرمود. آنگاه حضرت ابراهيم از خداوند درخواست كرد كه مقام امامت را در نسل او نيز قرار دهد.

خداوند فرمود:

«عهد من (امامت) به ستمكاران و ظالمان نمي‌رسد». يعني منصب امامت مخصوص آن دسته از ذرّيه ابراهيم(عليه السلام) است كه ظالم نباشند.

حال با توجه به اينكه قرآن كريم، شرك به خدا را ظلم بزرگ دانسته و نيز هر گونه تجاوز از دستورات الهي (= گناه) را ظلم به نفس شمرده است، هر كس در برهه‌اي از زندگي خود، مرتكب گناهي شده، مصداق ظالم بوده و شايسته مقام امامت نخواهد بود.

به بيان ديگر، بدون شك حضرت ابراهيم(عليه السلام) «امامت» را براي آن دسته از ذريّه خود كه در تمام عمر گناه كار بوده و يا در آغاز نيكوكار بوده و سپس بدكار شده اند، درخواست نكرده است. بنابراين دو دسته باقي مي‌ماند:

1. آنان كه در آغاز، گناه كار بوده و سپس توبه كرده و نيكوكار شده‌اند.

2. آنها كه هيچ‌گاه مرتكب گناهي نشده‌اند.

خداوند در كلام خود، دسته اول را استثنا كرده است. نتيجه اينكه مقام «امامت» تنها به دسته دوم اختصاص دارد.

مديريت اجتماعي امام

از آن جا كه انسان، موجودي اجتماعي است و اجتماع بر روح و روان و رفتار او تأثير فراواني دارد لازم است براي تربيت صحيح و رشد او به سوي قرب الهي، زمينه‌هاي اجتماعي مناسب پديد آيد و اين در سايه تشكيل يك حكومت الهي، ممكن خواهد بود. بنابراين امام و پيشواي مردم بايد توان اداره امور جامعه را دارا بوده و با استفاده از تعاليم قرآن و سنّت نبوي(صلي الله عليه و آله وسلم) و بهره گيري از عناصر كار آمد، حكومتي اسلامي را پي ريزي كند.

 

 

سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, :: 4:12 بعد از ظهر ::  نويسنده : بهفر

شهادت حضرت علی (ع) را بر محبّان ولایت و امامت تسلیت عرض می کنیم .  

قرآن به

جز از وصف علي آيه ندارد ايمان به جز ازعشق علي پايه ندارد گفتم بروم سايه لطفش بنشينم گفتا كه علي نور بود سايه ندارد .

 

امام علی (ع) می فرمایند:

 

اَلحَقُّ طَریقُ الجَنَّةِ وَ الباطِلُ طَریقُ النّارِ وَ عَلى كُلِّ طَریقٍ داع

 

حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت کننده‏اى است

 

نهج السعادة، ج 3، ص 291

 

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

 

یا رب دل مرده ی مرا احیا کن / بر روی گدای نیمه شب در وا کن

 

سوگند به قطره قطره ی خون علی(ع) / پرونده ی اعمال مرا امضا کن .

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

بر روح تمام شیعیان تیغ زدند/ بر مردترین مرد جهان تیغ زدند

خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد/ انگاربه فرق آسمان تیغ زدند

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

یک عمر تماشای دری خون آلود / یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود

 

کم کم به علی بال پریدن میداد / ای تیغ نیازی به حضور تو نبود . . .

 

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

امام علی(ع) فرمودند: از قسم خوردن بپرهیزید، چرا که کالا را تلف مى ‏کند و برکت را از بین مى ‏برد. کافى، ج 5، ص 162، ح 4

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند بردند به دیوان عمل سنجیدند بیش ازهمگان گناه مابود ولی ما را به محبت علی(ع)بخشیدند

 

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

ای کاش علی شویم و عالی باشیم هم سفره کاسه سفالی باشیم چون سکه به دست کودکی برق زنیم نان آور سفره های خالی باشیم

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع)، یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع) وقتی که شکافت فرق او در محراب، گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)

 

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

ناله کن اى دل به عزاى على / گریه کن اى دیده براى على کعبه ز کف داده چو مولود خویش / گشته سیه پوش عزاى على ماه دگر در دل شب نشنود / صوت مناجات و دعاى على واى امیر دو سرا کشته شد / خانه غم گشته،سراى على شهادت مولای مظلوم عدالت ، تسلیت و تعزیت

 

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

امام علی(ع) می فرمایند: آدمیزاده ، شبیه‏ترین چیز به ترازوست : یا با نادانى سبُک شود و یا به‏دانش ، سنگین گردد تحف العقول، ص212

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

یا رب دل مرده ی مرا احیا کن / بر روی گدای نیمه شب در وا کن سوگند به قطره قطره ی خون علی(ع) / پرونده ی اعمال مرا امضا کن . . . شهادت شفیع شیعیان و مولای متقیان، علی علیه السلام تسلیت باد

پیامک شهادت حضرت علی (ع)

امام علی(ع)  می فرمایند: در شگفتم از کسى که مى‏بیند هر روز از جان و عمر او کاسته مى‏شود ، امّا براى مرگ آماده نمی ‏شود. غررالحکم و دررالکلم ، ح 6253

جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, :: 11:38 بعد از ظهر ::  نويسنده : بهفر

 بعثت پیامبر (صلّی الله و علیه و آله و سلّم)

 بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام رسالت، مهمترین فراز از تاریخ اسلام بوده و نزول قرآن کریم نیز از این زمان آغاز می‌گردد. کلمه بعثت به معنای «برانگیخته شدن» بوده و در اصطلاح به مفهوم فرستاده شدن انسانی از سوی خداوند متعال برای هدایت دیگران می‌باشد.

همانطور که از روایات اسلامی و مطالعات تاریخی برمی‌آید، مسأله بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در ادیان الهی با برخی از خصوصیات و نشانه‌ها، قبل از ظهور آن حضرت، مطرح بوده و بسیاری از اهل کتاب و پاره‌ای از اعراب مشرک نیز با آن آشنایی قبلی داشته‌اند. نوید و بشارت ظهور پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به تصریح قرآن در تورات و انجیل ذکر گردیده و حضرت عیسی (علیه السلام) نیز پس از تصدیق توراتی که به حضرت موسی (علیه السلام) نازل شده بود، به برانگیخته شدن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بشارت داده است. همچنین در این کتب، حتی به خصوصیات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانشان نیز اشاره شده است.

بنابراین (و همانگونه که قرآن نیز ذکر می‌نماید) دانشمندان اهل کتاب، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همچون نزدیکترین کسان خود می‌شناخته اند. با مراجعه به تاریخ می‌توان افراد زیادی را یافت که در انتظار ظهور و بعثت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده‌اند و افرادی از میان آنها، حتی به امید دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به محل سکونت، مکان هجرت و یا حتی گذرگاه عبور و مرور آینده پیامبر هجرت کرده بودند که به عنوان نمونه، می‌توان به "بحیرای راهب" اشاره نمود.

بنابراین بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، حادثه‌ای بس بزرگ در سرنوشت هدایت بشری بوده و عظمت این امر سبب می‌شد که خداوند متعال به عنوان مقدمه این امر بزرگ، تربیت و پرورش آن حضرت را به عهده داشته و ایشان را برای آینده دشواری که در پیش رو داشتند، آماده سازد. به دنبال همین تربیت الهی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در سالهای قبل از بعثت نیز حالات فوق العاده معنوی و مشاهدات روحانی داشته و نتیجتاً ایشان تمام این دوران را با پاکی و طهارت و معنویت سپری کرده‌اند. حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: "خداوند بزرگترین فرشته خود را از خردسالی پیامبر، همدم و همراه ایشان ساخت. این فرشته در تمام لحظات شبانه روز با آن حضرت همراه بود و او را به راههای بزرگواری و اخلاق پسندیده و شایسته رهبری می‌کرد."

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به خاطر همین حالات معنوی و طهارت روحی، ناگزیر از وضع نابسامان مردم و از جهل و فسادی که بر جامعه آن روز و بویژه در شهر مکه حاکم بود، رنج می‌بردند. همچنین به منظور تفکر و عبادت در مکانی خلوت، مدتی محدود در سال را از آنها کناره می‌گرفتند و به کوه حرا (که در شمال شرقی مکه واقع است) می‌رفتند. این کناره‌گیری برای حُنَفا و برخی یکتاپرستان قبل از پیامبر نیز وجود داشته است. گویند عبدالمطلب، جد بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پایه‌گذار این رسم بوده است. او به هنگام ماه رمضان برای خلوت و عبادت به کوه می‌رفت و مستمندانی را که از آنجا می‌گذشتند، اطعام می‌نمود.

در واقع می‌توان گفت که این خلوت‌گزینی، زمینه‌ای برای تقویت هرچه بیشتر حیات روحانی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و مقدمه‌ای برای بعثت و نزول وحی به آن حضرت به شمار می‌رفته است.

در دوران این خلوت‌گزینی‌ها نیز همچون سایر مراحل گوناگون زندگی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت علی (علیه السلام) (که پرورش یافته در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در دامان ایشان است)، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را همراهی می‌نمود و گاهی اوقات برای ایشان آذوقه و آب و غذا می‌برد.

پس از سپری شدن ایام عبادت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مکه برگشته و پیش از اینکه به خانه خویش بازگردند، خانه خدا را طواف می‌نمودند.

این حالات همچنان ادامه یافت تا اینکه سن آن حضرت به چهل سالگی رسید و خداوند که دل ایشان را برترین و مطیع‌ترین و خاضع و خاشع‌ترین دلها در برابر خویش یافت، ایشان را مبعوث کرد و به پیامبری گرامی داشت، تا به وسیله قرآنی که آن را روشن و استوار گردانیده، بندگانش را از پرستش بر بتان خارج ساخته و به پرستش خویش هدایت کند.

 نزول اولین وحی

به عقیده اکثر علمای شیعه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز 27 ماه رجب، پنج سال پس از تجدید بنای کعبه، اتفاق افتاد و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این هنگام، چهل سال داشتند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، طبق رسم خویش چند روزی بود که برای عبادت و تفکر به غار حرا آمده بودند. در روز بیست و هفتم ماه رجب بود که جبرئیل (یکی از چهار فرشته مقرب الهی و مأمور ابلاغ وحی از جانب پروردگار به پیامبران) به سوی ایشان نازل شد. او بازوی پیامبر را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد بخوان. پیامبر فرمود: چه بخوانم؟ جبرئیل آیات آغازین سوره علق را از جانب خداوند نازل نمود:

"بسم الله الرحمن الرحیم. اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعلم. به نام خداوند بخشنده مهربان. بخوان به نام پروردگارت که بیافرید. آدمی را از علق بیافرید. بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است. خدایی که به‌وسیله قلم آموزش داد و به آدمی آنچه را که نمی‌دانست، آموخت."

همراه اولین نزول وحی و در لحظه بعثت، حوادثی بزرگ اتفاق افتاد که از آن جمله می‌توان به شنیده شدن صدای ناله‌ای اشاره نمود. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می‌گوید: "صدای ناله شیطان را در هنگام نزول اولین وحی به آن حضرت شنیدم. عرضه داشتم: "یا رسول الله این ناله چیست؟" فرمود: "این شیطان است که از اطاعت شدن مأیوس و ناامید شده و چنین به ناله در آمده است." سپس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اضافه فرمود: "تو می‌شنوی آنچه را من می‌شنوم و می‌بینی آنچه را که من می‌بینم الا اینکه تو مقام نبوت نداری و فقط وزیر و کمک کار من هستی و از راه خیر جدا نمی‌شوی."

همانطور که قبلاً نیز بیان شد، حضرت علی (علیه السلام) در مواقع مختلف از جمله در دوران خلوت‌گزینی‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همراه حضرت بوده‌اند و این سخن امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه نیز به طور خاصی بیان می‌دارد که ایشان در لحظه نزول اولین وحی، در کنار پیامبر حضور داشته‌اند. البته مطالعات تاریخی بیان می‌نماید که تنها شخصی که در آن لحظات، پیامبر را همراهی نموده، امام علی (علیه السلام) بود و احدی جز ایشان، ادعای همراهی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن لحظات را ننموده است. جبرئیل پس از انجام وظیفه خود و ابلاغ آیات الهی، بار دیگر به آسمان بازگشت.

 پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نزول اولین وحی همانطور که در قسمتهای پیشین اشاره شد، قبل از بعثت، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) الهاماتی می‌شد و ایشان حالات فوق العاده‌ای داشتند. اما کیفیت نزول اولین وحی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و موضوع آن، به‌طور کلی با الهامات قبل از بعثت ایشان متفاوت بود. و این امر سبب شد تا حالات روحی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در نتیجه حالات جسمانی ایشان تغییر نماید. برای این تغییر حالت دو دلیل را می‌توان برشمرد:

اولاً ایشان در هنگام نزول اولین آیات قرآن، عظمت و جلال خداوند را هرچه بیشتر احساس کردند.

ثانیاً در هنگام بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بار بزرگ رسالت به عهده ایشان نهاده شد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شرایطی موظف به ابلاغ رسالت الهی خویش به مردم گشتند که جزیرة العرب را اوضاع نابسامان اجتماعی فراگرفته بود و در چنین شرایطی واضح بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از ابلاغ دعوت خویش نه تنها مورد تکذیب و تهمتهای ناروا و آزار و اذیت مشرکین قرار می‌گرفتند، بلکه آنان در مسیر رسیدن پیام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سایر مردم موانع بسیاری را ایجاد خواهند نمود. مجموعه این عوامل باعث دگرگونی حالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شد. اما خداوند نیز در این شرایط پیامبرش را تقویت نمود و ایشان را برای به انجام رساندن مسئولیت عظیم رسالتش، بیش از پیش آماده ساخت.

 بازگشت از کوه حرا

پس از این پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از کوه پایین آمدند و به سمت مکه و خانه خویش عازم شدند. هنگامیکه به خانه رسیدند ماجرای بعثت خویش را برای همسر گرامیشان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بازگو نمودند. خدیجه (سلام الله علیها) نیز که در سالهای همسری با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آثار بزرگی و پیامبری در ایشان را دیده بود، گفت:

"به خدا دیرزمانی است که من در انتظار چنین روزی، بسر برده‌ام، و امیدوار بودم که روزی تو رهبر خلق و پیغمبر این مردم شوی."

 نزول سوره مدثر

در همین روزهای آغازین بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که در هنگام استراحت ایشان، جبرئیل برای بار دیگر بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و آیات نخستین سوره مدثر را بر ایشان خواند که:

"بسم الله الرحمن الرحیم، یا ایها المدثر، قم فأنذر، و ربک فکبر و ثیابک فطهر و الرجز فاهجر و لاتمنن تستکثر و لربک فاصبر

به نام خداوند بخشنده مهربان،ای کسی که جامه به خود پیچیده ای، برخیز و قوم خود را از عذاب خدا بیم ده و خدا را به بزرگی یاد کن و لباست را پاکیزه دار و از ناپاکی دوری گزین و بر هرکس احسان کنی ابداً منت نگذار و برای خدا صبر پیش گیر"

می‌توان گفت مفاد این سوره این است که از این پس، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) باید پیوسته به فکر بیم دادن مردم از نافرمانی خداوند بوده و لحظه‌ای از آن غافل نباشد و بدین گونه بود که اولین آیه‌های کتاب آسمانی دین اسلام به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و ایشان از جانب خداوند به مقام رسالت برگزیده شدند.

 نخستین مسلمانان

همانطور که قبلاً به آن اشاره شد، حضرت علی (علیه السلام) به دلیل نزدیکی با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غار حرا، همراه ایشان بوده‌اند که لحظه نزول اولین وحی هم یکی از آن مواقع بوده است. پس بسیار طبیعی به نظر می‌رسد که حضرت علی (علیه السلام) که از نزدیک این وقایع عظیم و مبعوث شدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غار حرا، از جانب خداوند متعال را نظاره‌گر بوده‌اند، در آنجا به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورده و به عنوان اولین مسلمانان، چه در میان زنان و چه در میان مردان یاد شوند.

خود ایشان نیز در چندین خطبه (در نهج البلاغه) که در حضور عموم مسلمانان و بیشتر اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد می‌شد، می‌فرمایند: "من بر فطرت یکتاپرستی متولد شدم و از دیگران به ایمان و هجرت سبقت گرفتم."

همچنین می‌فرمایند: "هیچکس قبل از من به دعوت حق روی نیاورده است."

در مورد اولین زن مسلمان نیز باید گفت که به اتفاق عموم مورخان اسلام، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) اولین زن مسلمان بوده‌اند، چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از مبعوث شدن با اولین کسی که برخورد داشته‌اند، حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بوده، ضمناً، همانطور که در قسمتهای قبل نیز بدان اشاره شد، ایشان در گفتار خویش تلویحاً پیامبری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تصدیق نموده اند.

بعد از این دو بزرگوار می‌توان به ابوذر غفاری که جزو اولین مسلمانان بوده نیز اشاره کرد.

 بعد از بعثت

پس از بعثت رسول خدا، جبرئیل از آسمان فرود آمد، آبی از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و رکوع و سجود را به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آموخت. همچنین سایر احکام و مسائل شرعی نیز توسط جبرئیل بتدریج بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل می‌شد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز این احکام را به نخستین مسلمانان آموزش داده و آنها هم این اعمال را انجام می‌دادند. به عنوان مثال در مورد نماز باید گفت که حضرت علی (علیه السلام) و حضرت خدیجه (سلام الله علیها) که اولین نمازگزاران بودند پشت سر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به جماعت ایستاده و نماز را اقامه می‌کردند. گفته می‌شود آنها نماز ظهر را در کنار کعبه می‌خواندند ولی در مواقع دیگر در جاهای دیگر این فریضه را بجای می‌آوردند تا قریشیان متوجه آنها نشوند.

در این مدت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بتدریج کار دعوت پنهانی خویش را آغاز کردند که مشروح آن در قسمتهای آینده خواهد آمد.

 

جمعه 3 خرداد 1392برچسب:, :: 7:2 بعد از ظهر ::  نويسنده : بهفر

 انیمیشن ولادت امام علی (ع)

قسمت اول 

 

قسمت دوم 

دو شنبه 7 اسفند 1391برچسب:, :: 5:53 بعد از ظهر ::  نويسنده : بهفر

پس از کلیک بر روی مستطیل سبز رنگ (download)کلیک کنید .

لطفاً کلیک کنید .

دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:, :: 6:37 بعد از ظهر ::  نويسنده : بهفر

از احادیث و سخنان دینی و علمی در پایین ،حاشیه ی سمت راست وبلاگ استفاده کنید .

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ تربیت خوش آمدید.
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1